دانه های تسبیح امنیت، همچنان در دستان کارگزاران و مهره های رژیم در گردش است. خواب و آرامش را گویی از دست داده اند. هریک به زبانی و با واژه ای ترس و نگرانی رژیم را بیان میکند. مدت هاست که رژیم سرش را به سنگ امنیت میکوبد، بی آنکه جرأت آن را داشته باشد، که اذعان کند، این ترس ناشی از چیست؟ آیا زلزله ای در راه است، که این همه تکاپو و دست و پازدن های مرگبار را ایجاد کرده است؟ رئیسی سردژخیم قضائیه، با ترس و وحشت بی مانند به این طرف و آن طرف ایران سفر میکند و همه جا صحبت از سرکوب و مجازات میکند. از یک طرف با توهین به جوانان و سرکوب شخصیت انسانی شان، فضای رعب را در جامعه ترویج میدهد، از یک طرف جوانان را متهم به اشرار میکند. هر روز یک مهره جنایت پیشه در رسانه های رژیم سرک میکشد و عَلَم سرکوب را بردوش نهاده و تهدید به قلع و قمع جوانان مینماید.
یک روز فرمانده تبهکار ناجا، یک روز فرمانده سپاه خیانت پیشه، رعشه مرگ که سراسر بدنه نظام را فراگرفته، به نمایش میگذارند. هیچ یک از این مهره های فاسد و بدنام و رسوای رژیم خامنهای هم حاضر نیست، که درد اصلی رژیم پا بگور را بگوید. از نگاه کارشناسان احتمال مرگ خامنهای، رژیم را ناچار به کوبیدن بر طبل امنیت میکند و بعید نیست با توجه به شکلک های مسخره رئیسی، که برای نشستن بر مسند و کرسی خباثت و جنایت ولی فقیه دندان تیز کرده هم از این بابت باشد اگرچه هرگز از گندم سلطنت نخواهد خورد. با توجه به شرایط انفجاری جامعه و بحران و فاجعه کرونا، که مردم ایران را قتل عام میکند و دست های خائن سپاه و آخوندهای نظام دخیل در این جنایت است و با توجه به ورشکستگی اقتصادی هر جرقه ای انتظار میرود. در همین رابطه اخیرا فرمانده پدافند غیر عامل رژیم، که یک پاسدار شکنجه گر سرکرده آن است، با لاف و گزاف های بیهوده او هم مسولیت این ارگان خائن را امنیت نامید. وی در مصاحبه ای با خبرگزاری سپاه جهل و جنایت مدعی شد، که «پدافند غیرعامل یعنی دفاع بدون اسلحه و در تعبیر ساده دیگر تامین و توسعه امنیت را می توان هدف اصلی پدافند غیرعامل دانست» از همین اظهار ترس میتوان به وضوح دریافت، که تمام دستگاه های نظامی و غیر نظامی رژیم، درخدمت سرکوب قرار گرفته اند، که بی سابقه میباشد. از طرف دیگر ولی فقیه ارتجاع، برای پرده پوشی بر نقش جنایتکارانه خود ازطریق مزدورانش قصد دارد، که از روحانی شیاد، یک هویدا عرضه نماید. همان کاری که شاه خائن در پرتگاه سقوط سلطنت بدان متوسل شد و برای تخفیف تضاد بین مردم و حکومت و ممانعت از فروپاشی به دست مردم، برخی از مهره های خود را برکنار و برخی مانند هویدا نخست وزیرخودش را به زندان انداخت. همین داستان را احتمالا خامنهای قصد دارد، برای تخفیف و کاهش بحران که منجر به خیزش های اجتماعی میشود، علیه روحانی به کار گیرد و تبلیغات و تهاجمات اخیر مهره های فاسد و تبهکار رژیم به روحانی، که همدست رژیم در تمام جنایت هامیباشد، بر اساس همین سناریو گمانه زنی میشود. اما مردم ایران اصل نظام، یعنی ولایت فقیه که منشأ فساد و ظلم و نابرابری و فقر و بیماری هست را نشانه گرفته و رژیم با این مانورهای مسخره از گرداب سرنگونی نجات نخواهد یافت.