خودکشی کودک ۱۱ ساله و دو نوجوان ۱۶ و ۲۱ ساله در سه شهرستان همسایه یعنی؛ بندر دیر، بندر کنگان و جم، آنهم در جوار پارس جنوبی، پایتخت انرژی و بزرگترین میدان گازی جهان در خلیج فارس در کمتر از دو هفته، نشان از ویرانی و رنج یک خانواده، ناکارآمدی ساختار اقتصادی کشور، تضعیف عدالت اجتماعی، و چشم انداز مبهم آینده دارد. نمایانگر جامعهای است که علیرغم داشتن بالاترین ظرفیت های استراتژی، اقتصادی و فرهنگی همواره آبستن فقر است.
نظم کودکی و جهان ذهنی و عینی کودکان و نوجوانان جنوب ایران بینظم و از هم گسسته شده؛ پر از پرسشهای بی جوابند؛ این را به عنوان یک جنوبی میگویم، کسی که کودکیاش پر از تجربهی زیسته ی فقر در جنوب بوده و تک تک سلولهای بدنم با تار و پود فقر در هم تنیده و آشناست، امروز که سالها از کودکیام میگذرد و در دانشگاههای تهران، درس جامعهشناسی میدهم، هنوز در پی پاسخ به همان دردها و پرسشهای کودکیام هستم، پرسشهایی که پر از صدای فقر و بی عدالتی بودند و همواره پای رفتن به آرزوهایم را کند میکردند و یا از من میگرفتند. آیا کودکی که جهان ذهنی خویش را اینگونه درگیر نیازهای اولیه، گرانی، الاکلنگ دلار، درماندگی پدر، غصهی مادر، بیخانمانی و ... مینماید دیگر چیزی از او و کودکیاش باقی میماند؟ او تمام میشود! همانطور که محمد ۱۱ ساله، همهی وجود و هستی خود را تمام کرد.
وقتی در یک محیط جغرافیایی، یک نفر دست به خودکشی میزند، نمیتوان آن را مسئلهی اجتماعی فرض نمود اما به محض اینکه تعداد آمار آن افزایش یابد، در این شرایط یک بحران اجتماعی در حال شکلگیری است، بنابراین خودکشی کودکان و نوجوانان به هر دلیلی که در استان بوشهر اتفاق افتاده باشد نمایانگر یک آژیر خطر پر صداست که باید به خوبی شنیده شود. این جنس خودکشی در استان بوشهر ریشه در مسئلهی اجتماعی دارد؛ از منظر هورتون و لزلی سه ویژگی عام بودن، ضرورت رفع مسئله و نیز اهمیت فرد یا سازمان در حل مشکل از نکات مهم مسئلهی اجتماعی هستند. آن دو مسئله اجتماعی را امری میدانند که در ابتدا بخش قابل توجهی از جامعه آن را ناخوشایند بدانند؛ دوم اینکه معتقد باشند که برای حل آن باید کاری کرد و در نهایت بر این باور باشند که فرد یا سازمان یا افرادی مسئول برطرف کردن و حل مشکل اجتماعی هستند.» بنابراین مسائل اجتماعی، مشکلاتی هستند که در ارتباط و برآیند جامعه هستند و ضرورت دارد نهادهای ذیربط به ویژه وزارت نفت در قبال آسیبهای زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که به جغرافیای جنوب وارد کرده متعهدانه عمل کند.

ر چند از سوالات ذهن محمد و دو عزیز از دست رفتهی بوشهری بی خبرم اما دستکم یکی از دلایلش را فقر میدانم، مسئولیت اجتماعی وزارت نفت و پارس جنوبی در قبال محرومیت استان بوشهر چیست؟ استانی که اقتصاد کشور را تأمین میکند اما هنوز در تأمین اقتصاد و اشتغال جوانان بوشهری وامانده و با اینهمه حجم تراکنشهای مالی و پولی در این استان، همواره استان بوشهر با واژهی نازیبای محرومیت همراه است! آیا میدانید بندر کنگان با وجود اینهمه حجم صنعت نفت و گاز ، هنوز با مشکل جدی آب آشامیدنی و غیر آشامیدنی همراه است! مرزنشینان همانقدر ایرانیاند که مرکزنشینان.همهی این خودکشیها در مهر ماه اتفاق افتاد، ماه شروع تحصیل و آموزش، و از سویی ۱۷ اُکتبر؛ ۲۵ مهر روز جهانی ریشهکنی و مبارزه با فقر است که امسال با همکاری و تمرکز سازمان ملل، یونیسف و یونسکو بر پایان دادن به فقر کودکان با شعار « برای پایان دادن به فقر، توانمندسازی کودکان، خانوادهها و جوامعشان، با یکدیگر همکاری کنیم»؛ به امید بیداری ما و جهان و تحقق رویای زیبای کودکان!