Mahajran Irany

Mahajran Irany

personal blog
Mahajran Irany

Mahajran Irany

personal blog

فقر ساختاری در ایران

تجربه دردناک فقر، از یکسو جان و روح آدمی را به چالش می کشد طوریکه زندگی فرد به تباهی کشیده می شود و از سوئی دیگر فقر ساختاری در جامعه هنگامیکه ریشه بگیرد، به روشنی نشان از طبقاتی شدن تمامی سطوح زندگی ست. طوریکه دیگر نه زندگی و کرامت انسان معنای دارد و نه منافع ملک و ملت حفظ می شود.

همه ما به روشنی می دانیم که فقر در ایران امروز بیداد می کند و چنان همه گیر و عیان است که دیگر چندان محتاج آمار و ارقام نیست. وقتی کارگری به خاطر فقر خود را دار می زند و بیکاری از پل عابر پیاده خود را حلق آویز و کودکی خردسال خودکشی می کند، آیا نمادی از فقر ساختاری جان سوز نیست؟

ما همه شاهدیم که هزاران هزار دست فروش و کولبر، کارگر روز مزد و یا بیکار یا کارگر قراردادی و یا رسمی، معلمان و پرستاران و ... صرفا برای لقمه نانی جان می کنند به همین دلیل دیگر چندان ضروری نیست که به تشریح وضعیت اسفبار دهک های پائین جامعه پرداخت چرا که رشد بزه کاریهای اجتماعی و بیکاری خانمان برانداز. محلات حاشیه نشین در سرتاسر ایران بدون کمتر امکانات اولیه زندگی ، همه نشاندهنده آن است که فقر ساختاری در ایران را ریشه دار کرده اند و اقلیتی غرق در امکانات و با تصاحب سرمایه های عظیم جامعه در حمایت از وضع موجود و قدرت حاکم تقلا می کنند. در اصل مثلث شوم زر و زور، تزویر مسبب اصلی فقر ساختاری ست و همچنین در به زانو درآوردن ملت بی مهابا گام برمی دارند. 

 هر وجدان آگاه و معترض به وضع موجود در ایران باید بی وقفه در پی شناخت و گام در راستای نفی فقر ساختاری بردارد.چون زندگی میلیونها آدمی در شهرهای بزرگ و کوچک در حاشیه نشین ها در استانهای سیستان و بلوچستان در کردستان و ... با فقر عجین شده است. اینکه حکومت آخوندی در ایجاد فقر ساختاری سنگ تمام گذاشته است! اینکه فقر ساختاری  در همه شئون اقتصادی؛ آموزشی، بهداشت و سلامت دیگر چندان نیازی به استدلال ندارد. در اساس پرسش مهم این است که از میان برداشتن فقر ساختاری در پسا جمهوری اسلامی ممکن خواهد بود؟ چگونه می توان کار ایجاد کرد؟ رفاه عمومی؛ بهداشت ارزان، آموزش رایگان را به جریان انداخت؟ مشکل جدی مسکن را حل نمود؟ سوتغذیه فرودستان را کاهش داد؟ بیمه های اجتماعی را همه گیر کرد؟ براستی بر اساس کدامین رویکرد اقتصادی اجتماعی و سرمایه گذاری در کدام بخش های تولیدی و خدماتی و کشاورزی امکان ایجاد کار میسر خواهد شد؟ چرا که فقر با بیکاری عجین است و تجربه کشورهای متعدد نشان داده است که با ایجاد کار می توان فقر را کاهش داد.
سخن پایانی؛

حکومت آخوندی باعث اقتصاد رانتی، تقویت اقتصاد تجاری و نفتی و فقر ساختاری را بوجود آورد و حال مخالفین جمهوری اسلامی با تکیه به کدام نیروی اجتماعی، نهادهای مردم نهاد و برنامه روشن اقتصادی خواهند توانست فقر را در ایران ریشه کن کنند؟ کدام مدل توسعه و کدامین نگرش اقتصادی در جامعه ایران امکان تولید ثروت، مشارکت نیروی کار در مدیریت روند تولیدی را خواهد داد تا با غالبیت اقتصاد تولید محور در ایران، کار ایجاد و  فقر جانکاه میلیونها انسان از میان برداشته شود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد